فلسطین؛ کشور 194

مجمع عمومی سازمان ملل عصر روز پنجشنبه 8 آذر 1391 با اکثریت آراء (138 موافق، 41 ممتنع و 9 مخالف) به عضویت فلسطین به عنوان کشور ناظر در سازمان ملل موافقت کرد. به این ترتیب فلسطین به عنوان یکصد و نود و چهارمین کشور جهان در سازمان ملل عضویت یافت. مبنای این تصویب قطعنامه 181 سازمان ملل در سال 1947 بود که قائل به ایجاد دو کشور (دولت فلسطین و دولت یهود) در سرزمین فلسطین بود.

بسیاری از فلسطینی ها در نوار غزه و کرانه باختری به خیابان ها آمده و با برپایی راهپیمایی این موفقیت را جشن گرفتند. شرکت کنندگان در این راهپیمایی پلاکاردهایی در دست داشتند که بر روی آن نوشته شده بود: «فلسطین 194» که مقصود از آن اشاره به شماره فلسطین در سازمان ملل است.

اسماعیل هنیه نخست وزیر منتخب مردم فلسطین این موفقیت را پیروزی دیپلماتیک و سیاسی بزرگی برای فلسطینیان برشمرد و گفت: «آن چه که در مجمع عمومی سازمان ملل متحد شاهد آن بودیم حاکی از اوج استقامت مردم فلسطین و مهر تاییدی بر پیروزی غزه در برابر دشمن اسراییلی بود...» 

تبدیل شدن فلسطین به یک کشور و ارتقا از «نهاد ناظر» به «کشور ناظر غیرعضو» در سازمان ملل، از دو نگاه قابل بررسی است:

1) از نگاه اول اعتراف 138 کشور به عضویت فلسطین در نهاد بین المللی سازمان ملل متحد می تواندیک پشتوانه بین المللی برای فلسطینیان تلقیشود.فلسطین به لحاظ حقوقی وقانونی از این پس یک کشور اشغال شده به شمار می رود نه یک سرزمینمورد نزاع؛ به همین دلیل قوانین کشور اشغال شده در مورد فلسطین قابل اجرا خواهد بود.

در همین راستا دولت فلسطین (در شرایط فعلی دولت خودگردان) می تواند به عضویت نهادهای زیرمجموعه سازمان ملل متحد مانند شورای حقوق بشر، آژانس بین المللی انرژی هسته ای و دادگاه جنایات جنگی سازمان ملل در بیاید.همچنین بر اساس ماده 17 قانوندادگاه جنایات جنگی، دولت فلسطین می تواند مقامات و فرماندهان نظامی ارتش رژیم صهیونیستی رابه عنوان جنایتکاران جنگی تحت تعقیب کیفری قرار دهد. 

فلسطینی ها همچنین در سایه عضویت در سازمان ملل می توانند به پیگیری صدها قطعنامه شورای امنیت بپردازند، قطعنامه هایی همچون 194 که ناظربه بازگشت آوارگان به سرزمین های خود می باشد. نکته قابل توجه آن است که در قطعنامه اخیر سازمان ملل بار دیگر بر ضرورت حل و فصل عادلانه مشکل آوارگان فلسطینی و توقف کامل شهرک ‌سازی‌های رژیم صهیونیستی در اراضی فلسطینی، از جمله قدس شرقی تاکید شده است. قطعنامه مذکور همچنین خواستار مشخص شدن چارچوب حقوقی فلسطینی‌ها شده و تاکید کرده است که باید صلح در خاورمیانه به شکلی عادلانه برقرار شود و اشغالگری که از سال 1967 آغاز شده، پایان یابد.

2) اما از نگاه دوم، عضویت در سازمان ملل به طور طبیعی الزامات دیپلماتیک و بین المللی برای اعضا به دنبال می آورد. مهمترین الزام برای فلسطینی ها آن است که باید اسراییل را به عنوان یک عضوسازمان ملل در همسایگی خود و در اراضی 1948 به رسمیت بشناسند و این موضوعی است که با راهبردها و آرمان های مقاومت فلسطین در تعارض است.

به همین دلیل جمهوری اسلامی که قائل به آزادی کل فلسطین و نامشروع بودن رژیم صهیونیستی می باشد، از ابتدا با طرح دو دولت در سرزمین فلسطین مخالفت کرد. رهبر معظم انقلاب اسلامی در پنجمین اجلاس بین المللی حمایت از انتفاضه فلسطین در مهرماه سال 1390 اظهار داشتند: «مدعای ما آزادی فلسطین است، نه آزادی بخشی از فلسطین. هر طرحی که بخواهد فلسطین را تقسیم کند، یکسره مردود است. طرح دو دولت که لباس حق به جانب پذیرش دولت فلسطین به عضویت سازمان ملل را بر آن پوشانده اند، چیزی جز تن دادن به خواسته صهیونیست ها، یعنی پذیرش دولت صهیونیستی در سرزمین فلسطین نیست...»

اسماعیل هنیه نیز ضمن آن که از عضویت فلسطین در سازمان مل استقبال کرد، اما در ادامه تاکید کرد: «از قطعنامه سازمان ملل استقبال می ‌کنیم، اما همچنان بر مواضع خود مبنی بر به رسمیت نشناختن دشمن اسراییلی و ندادن حتی ذره‌ ای از خاک کشورمان به آن ‌ها تاکید می‌کنیم، ما خواستار تشکیل کشوری مستقل بر اساس مرزهای پیش از ۱۹۴۸ هستیم...»

اگر این نگاه راهبردی در فرهنگ مقاومت ـ که نمادی از آن در جنگ 8 روزه نمایان شد ـ در فلسطین زنده بماند، می توان امید داشت که طرح دو دولت و یا عضویت فلسطین به عنوان کشور ناظر در سازمان ملل، خللی در روند مبارزات ضدصهیونیستی فلسطینی ها ایجاد نخواهد کرد و بلکه می توان آن را گامی مقدماتی در جهت تحقق حقوق برباد رفته ملت مظلوم فلسطین و به مثابه فرصت و جای پایی قلمداد کرد که مراحل بعدی آزادسازی سرزمین مقدس فلسطین را هموار خواهد ساخت.

دیدگاه ها

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.